کتاب حکمت نظری و عملی در شاهنامه فردوسی به صورت متنی در فضای مجازی معرفی گردید
امروزه نه تنها کسانی که فرصت تتبع و دقت در شاهنامه را نداشته، تصور میکنند که افسانهای منظوم است، بلکه بزرگان مطلع و آشنای به آن نیز قضاوتی درخور و شایستۀ این گنج فرهنگی نکردهاند. آنان که بهتر از دیگران گفتهاند، در نهایت آن را «سراپا افسانهسرایی» ندانستهاند و متذکر شدهاند که شاهنامه متضمن نکات اعتقادی و اخلاقی نیز هست و ما بر این باوریم که شاهنامه افسانهاش نیز «اسطورۀ حقایق» و «گنجینۀ معارف» است و مجموعاً «حکمتنامهای» است منظوم و این باور را به که به چنین داوری انجامیده است، هر کس میتواند از مطالعه و تدبر در آن تحصیل نماید.
حضور جاوید فردوسی در تاریخ نه به دلیل کمیت بالای اشعارش و نه به علت ذکر داستانهای جذاب و اسطورههای تاریخی نیست، بلکه بیشتر به سبب ارائۀ طرح بزرگ و جامعی از مدینۀ آرمانی انسان است. گرچه او برای بیان اندیشههای تابناکش از داستان، اسطوره و جذابیتهای ملی ـ تاریخی به عنوان یک ابزار مناسب بهره برده است.
بیشک اگر او تنها به ذکر داستانهای رزمی و بزمی خالی از لطایف حکمی و نکات قرآنی میپرداخت، نه نامی به این بلندی داشت و نه کاخی به آن رفعت میساخت و اینکه میبینیم شاهنامه بیرون از مرزهای جغرافیایی، در غرب و شرق عالم محبوب محبوب و منظور واقع شده است، به دلیل همین حقایق ارزشمند موافق فطرت انسانیاش میباشد و اگر نه این بود، مطمئناً نه نقل هر مجلسی میگشت و نه شمع هر انجمنی. طنازی و دلبریاش بدان سبب است که روستای سرسبز فطرت و مدینةالنبی حکمت است و بنا بر همین ویژگی، شاهنامه هم بوستان است و هم گلستان. هم حدیث آرزومندی «باید» ها و هم بیان واقعیتهای تلخ و شیرین آنچه که هست. آوای بشنو از نی مولوی و ساقی پیمانهنوش و پیالهبخش حافظ است. بیرنگی آنۀ بیدل را دارد و بالاتر از همۀ صبغۀ الهی قرآن را داراست تا جایی که بعضی «قرآن العجم» اش نامیدهاند.
این کتاب گرچه بزرگی اندیشه و هنر بزرگ فردوسی در آفرینش شاهنامه را به تصویر میکشد و تسلط او را بر علوم مختلف زمان خویش بهویژه کلام و فلسفه و در یک کلام «حکیم» بودن وی را به معرض نمایش میگذارد یا به نوعی مبین تأثیر آیات قرآن و سنت در ادب فارسی است؛ اما مهمتر از همۀ اینها بیانگر فرهنگ غنی اقوام ایرانی و دیرینۀ ارزشهای مثبت و سازندۀ برخاسته از اندیشۀ دینی و روح معنوی این ملت است که عمق «اصالت تاریخی» این سرزمین درخشان را میرساند. اصالتی که تعلیم و یادآوری آن به نسلهای امروز و فردا میتواند «جاودانهماندن» این فرهنگ پربار و بالتبع هویت ارزندۀ ملی ما را تضمین کند. امری که بیش از هر زمانی نسل تشنۀ حقایق امروز برای مصونماندن از هجوم بیماریهای گوناگون ناشی از «خودباختگی» بدان نیازمند است. توجه به این فرهنگ استقلالزا و آزادیبخش است که میتواند ما را در مقابل میکروبهای کشندۀ بخشی از فرهنگ غلط همیشه مهاجم بعضی غلطاندیش طماع و افسونگر واکسینه کند؛ همانگونه که در طول تاریخ، فرهنگهای مهاجر و مهاجم در فرهنگ این مرز و بوم ذوب شده و استحاله گشتهاند که خود سبب قوام بیشتر آیین ارزشمند و ملیت مستحکم ایرانی بوده است.
ورود به سیستم
ارسال پیغام
نکته : شماره ثبت, شماره رکورد و یا هر داده ورودی که باعث بروز خطا شده است را در متن بازخورد ارسال نمایید.